یک مکانیک پیاده روی روی میز نشسته بود و روی ارزیابی حساب می کرد. در این لحظه ، یک بلوند گلو روی او افتاد و شروع به بلندتر کرد. مرد بلافاصله فهمید لینک کانال داستان های سکسی در تلگرام که دختر نیاز به تعبیه دارد و او وصله را روی مبل خود فشار داد. او گرفتار دهان فریاد دهانش شد و خروس خود را در آنجا فرو کرد. پس از رابطه جنسی دهانی بیشتر ، او به مقاربت واژن لجن شروع کرد. مرغ با لبخندی رضایت بخش روی لبهای شیرین خود مطب را ترک کرد.