یک زن باریک روسی در آشپزخانه می ایستد و شام را آماده می کند. یک کشاورز وارد اتاق می شود و از این زیبایی مطیع بسیار هیجان زده است. او به طرف او قدم می زند و شروع به التماس از او می کند که لباس هایش را لینک کانال جوک سکسی بریزد. دختر سعی می کند از دستان محکم پسر خارج شود. او هنوز باکره است و از رابطه جنسی می ترسد. اما شخص مداوم است و او را روی میز می اندازد و بالون قدرتمندی را که می چسباند به گربه بکر خود می اندازد. دختر از درد فریاد می زند ، اما شخص اهمیتی نمی دهد ، او همچنان به لعنتی او ادامه می دهد.