مردی آزاد شد که زن جوانی را دید و شروع به تولید مثل جنسی کرد. او با سردرگمی به او اعتراف می کند که هنوز مرد نیست و باکره است. سگ از شناخت او غافلگیر شده است و به سرعت و بدون درد از لينك سكس تلگرام او می گذارد. دخترک با کمرویی موافق است و سگ بلافاصله او را می بندد و خودش را رها می کند. او کودکی را با سینه زیبای پرده بکارت از دست می دهد و سپس او را با خون در کلاه طاس رانده می کند.