شاگرد جوانی برای گذراندن امتحان تمرین به استادش آمد. استاد قدیمی مربیان جوان را خیلی دوست داشت ، به خصوص وقتی که آنها بزرگ نبودند. پیرمرد با اکراه شلوار خود را از مربی بیرون کشید و شروع به مکیدن خروس کرد. با این حال به زودی مکان های خود را تغییر داد و پسر در حال حاضر شروع به کند شدن عضو بزرگتر کرد. پسر سعی کرد روی لينك كانال سكس عضو سارق معلم بنشیند زیرا دهان به اندازه کافی بازی می کرد. پیرمرد او را در الاغ مشت کرد و سپس خروس خود را مکید. سرانجام مربی دروازه را می بندد.