در یک غروب آفتابی گرم و با فضای داخلی زیبا ، نوجوانان برهنه پس از یک سال دانشجویی سخت ، استراحت می کنند. پسران مدت طولانی داغ شدند و دیموچکا شروع به انجام ماساژ عالی برای دوستش کرد. آنها خیلی آرام بودند ، میشا الاغ خیس خود را تنظیم کرد و شروع به لعنتی کردن مردی که روی الاغ دوستش بود ، گرفت. غرفه ها به قدری عجیب و غریب بودند که تصمیم به تکرار جمعیت در لینک کانال تلگرام داستان سکسی سونا گرفتند.