برادرزاده به ملاقات مادر زاده خود که در رایانه نشسته بود ، آمد. او مدتها خواهان دامادش بود. در حقیقت خواهرزاده اش از خاله او توهین نکرد. به محض اینکه او از بین رفت ، عوضی شروع به سر كانال سكس تلكرام خوردن کرد ، پاهای او را پهن کرد و بیدمشک را با یک دست مستقیم خودارضایی کرد. با نگاهی به روند ، پسر نتوانست تحمل کند. او عمه اش را به سرطان مبتلا کرد ، جوراب شلواری خود را پاره کرد و شروع به مکیدن بیدمشک کرد. پس از آنكه آن را به روی مبل برد ، لیس گربه ای را لیسید ، دستانش را گرفت و شروع به كشیدن آن به دهان و سپس به مهبل ، روی صورت خود كرد.