عوضی نگذاشت که دستشو بزنه. او لینک کانال داستان های سکسی تلگرام آنقدر از موهای زبر شوهرش خسته شده بود که تصمیم گرفت با دست خودش تمام کند. او فقط به او اجازه داد كه به دوربين شليك كند و شروع به باز كردن كرد. خودش را به رول چاقو زد. من در یک صندلی حلق آویز نشستم و شروع به رقصیدن روی آن کردم ، انگشتانم را روی آن دویدم ، او را با کلاه شیرین مالیدم. سپس ویبراتور را گرفت و بلافاصله به پایان رسید.