یک زن موی بلند با چهره گرسنه ، خانه ای را برای فروش به مشتری خود نشان می دهد. او که به طور مداوم با تلفن حواس پرت می شود ، می فهمد که مشتری دیگر علاقه ای ندارد و به هر طریق سعی می کند تا او را نگه دارد. شروع کرد به زانو زدنش. او با چشمانی تلخ به او نگاه کرد و با عذرخواهی عذرخواهی کرد و سر آلت را محکم در مقابل لب هایش نگه داشت. لینک تلگرام داستانهای سکسی