بچه ها تاس را برای پول سکس موبوگرام انداختند و مرد سفید باخت. از آنجا که او هیچ پولی نداشت ، نگرو تصمیم گرفت به جای آن نامادری زیبای خود را پاره کند. زن آنقدر از او متنفر بود که او را خیلی دوست داشت. هنگامی که از وی خواسته شد به خانه آنها برود ، نگار چوب چوب بزرگ خود را که از آن زن افکار کثیف بود بیرون کشید. لعنتی یک عوضی بالغ ناز و داغ بود.