وقتی دختری وجود نداشت ، مادر تصمیم گرفت با پسرش بهتر آشنا شود. او در كنار او نشسته بود و شروع به سؤال كردن مختلف كرد ، آرام آرام يك موضوع گروه سکسی در موبوگرام نزديك را فاش كرد ، در حالي كه او ندانست كه اين عوضي شلوغ قصد ملاقات با او را دارد. این زن بلوز خود را باز کرد و پسرک را روی نوک پستان او بوسید و پاهای او را پهن کرد و به انگشتان خود کمک کرد تا مچ دستان پاهای خود را احساس کنند. از پاهایش بلند شد ، برهنه شد و عضله عضوی را گرفت تا فوراً بایستد. او زانو زد و پسرک شروع به طعم دادن کرد و وقتی او ایستاد ، دهانش را گرفت و آن زن آمد و در حال دویدن بود و تهمت زد. مجبور شدم او را متقاعد كنم كه این یک درس لعنتی است و باید با یک مکنده ارتباط برقرار کنم. فاکر در شوک قرار داشت و دخترک بلافاصله با مادرزن خود اقدام به ساختن یک سینه زنی کرد و پس از حل شدن موضوع ، به او اجازه دادند که در چهره قایقرانی کند.