دختر شیرین با شورت از پیاده رو بیرون رفت و خانه آنقدر گرم بود به همین دلیل نیمه برهنه راه افتاد. او گربه های خود را با دستان خود پوشاند و برای آنها آنقدر داغ شد ، که برای یک بیدار شدن کامل ، همیشه به لمس نیاز داشت ، و سپس به طور همزمان دو نفر. من در یک صندلی سفید نشستم ، پاهایم را بلند کردم و یک لاستیک ترسو را از آنها بیرون کشیدم ، کفش فقط روی پاهای من بود ، اما آنها با استمناء اختلال ایجاد نمی کردند. من یک پا را در مقابل دیوار مقابل کشیدم و لینک کانال های تلگرام سکسی پای دیگر را کشیدم و لبی را کمی باز کردم. انگشتانش را به سمت زنگ زد و آن را با آب از داخل آن پوشانده بود ، دستش به سرعت روی سطح مرطوب می لغزد. او روی لبه صندلی خود نشسته بود ، تیرک تیرک با بچه گانه پخش کرد و بدون اینکه کند شود ، رول های خود را هل داد. دوباره خودش را به طرف دیوار پرتاب کرد ، در آغوش گرفت و به صندلی تکیه داد.