سیاهان این مرد را به محل کار بردند ، او را با طناب پیچیدند و پول خواستند و وقتی او بدهی را بازپرداخت نکرد ، او را نزد مادر خود بردند. دختر با دیدن فرزند محدود خود ، به شدت هیجان زده شد و به دوست پسر گفت كه او را تنها بگذارد. لینک گروه شهوانی آنها قول دادند كه این كار را یك بار ببینند كه این پول را دیدند یا اگر این فاجعه را برای آنها فراهم كرد. خاله تصمیم گرفت که در ابتدا اشتباه کرده است. اما او این مقدار را ابراز کرد. او از او خواست كه به پدرش نگوید ، به زمین فرو رفت و بلافاصله شروع به بازی كردن با اولین حرامزاده ضخیم كرد. دو پسر دیگر دست اندازها را تکان دادند و منتظر شدند که این روش در دهانش جمع شود. رفتن به سرطان از هر دو طرف سوراخ شده است. دختر خودش را پنهان نکرد که خواستار چنین فاکتی بود. من به حالت های مختلف به زمین نشستم ، تمام شد و وقتی بچه ها آماده اتحاد شدند ، او با مهربانی صورت خود را پایین آورد.