نگار به زن جوان كمك كرد تا چمدان های خود را به اتاق خود بیاورد ، برای استراحت نشست و در تمجید از بدن لاغر و باریك خود ، بمبی به او پرتاب كرد. با مشكل در متوقف لینک کانال داستان های سکسی در تلگرام كردن او از فشار دادن ، او شروع به مالش دست ها بر روي ران هاي خود كرد ، او احساس كرد كه اين احساس گرماي زيادي در زير عرق او وجود دارد. او آن را جدا كرد و آنرا دور انداخت. او تنه محكم خود را به دختر نشان داد ، و همچنان كه همچنان به رويش مي رود ، يك خروس ضخيم را در مقابل صورت خود گرفت ، كه روي آن کودک بلافاصله آن را در دهان خود قرار داد و آن را به آرامی مکيد. او به زانوی فراری تبدیل شد و پنجه های خود را کمی به طرف پهن کرد ، و یک عضو قدرتمند در پشت دامن کوتاه او قرار گرفت. سپس او یک مرد سیاه پوست را از بالا زین کرد. او موقعیت خود را تغییر داد و ران های خود را در زیر او پهن کرد. پسر قدرت خود را نجات نداد ، تمام مدت سعی در کاشت عمیق او داشت و پس از یک فاک از سمت ، او شروع به لرزیدن صورت خود کرد.